راهنمای کامل مدیریت قدرت اسپیکر و رتبهبندی وات
ویژگیهای بسیاری برای تعریف اسپیکرها مورد استفاده قرار میگیرند، و کنترل توان یا “درجهبندی وات” یکی از رایجترین جنبههایی است که ما در هنگام خواندن برای استفاده یا خرید یک اسپیکرها با آن مواجه میشویم. این نما چیزی شبیه ۱۰۰۰ وات، ۳۵۰ وات و یا ۸۰۰ وات خواهد بود.
کنترل قدرت گوینده (رتبه وات)چیست؟ مشخصات کنترل توان اسپیکر (نرخ وات)حد اندازهگیری شده یا نظری توان الکتریکی است که اسپیکر قادر به کنترل قبل از سوختن است. این ویژگی به وات داده میشود و میتواند به صورت مقدار پیوسته، اوج یا ریشه میانگین مربعات (RMS) اندازهگیری / محاسبه شود.
در این مقاله، شما همه چیز را در مورد رتبهبندی تاحدودی گیجکننده (مشخصات کنترل قدرت)اسپیکرها یاد خواهید گرفت و یاد خواهید گرفت که چگونه ممکن است هنگام انتخاب اسپیکرها برای شما مفید نباشد یا نباشد.
توان چیست؟
برای درک میزان کنترل قدرت گویندهها، ما باید بدانیم که در درجهی اول توان چیست.
توان الکتریکی به صورت نرخ در واحد زمان تعریف میشود که در آن یک مدار الکتریکی انرژی الکتریکی را انتقال میدهد.
آن در واحد SI وات (W)اندازهگیری میشود. ۱ وات برابر با ۱ ژول بر ثانیه است.
تقویتکننده توان در زنجیره سیگنال ما سیگنالهای صوتی تقویتشده را فراهم میکند که میتواند به درستی گوینده (های)ما را برای تولید صدا هدایت کند. انتقال (قدرت)این سیگنالهای صوتی معمولا به عنوان مقدار توان الکتریکی (در وات)ارزیابی میشود.
اسپیکرها مبدل هستند
در اصل، اسپیکرها مبدلهایی هستند که انرژی الکتریکی (سیگنالهای صوتی)را به انرژی مکانیکی (امواج صوتی) تبدیل میکنند.
در اکثریت قریب به اتفاق موارد، این کار از طریق الکترو مغناطیس انجام میشود. سیگنال صوتی از یک سیمپیچ صوتی رسانا عبور میکند و میدان مغناطیسی ایجاد میکند که با یک مغناطیس دائم واکنش میدهد و باعث حرکت دیافراگم میشود.
در اصل جریان متناوب سیگنال صوتی باعث تغییر ولتاژ در کویل صوتی رسانا میشود که به نوبه خود باعث میشود دیافراگم (متصل به کویل صدا) مطابق با سیگنال الکتریکی حرکت کند.
به این ترتیب، شکل موج خروجی صدای بخوان و پری از شکل موج سیگنال صوتی تقلید میکند.
چرا از قدرت برای سرعت بخشیدن به اسپیکرها استفاده میشود؟
بنابراین اگر در نهایت جریان الکتریکی متناوب در سیمپیچ صدا است که باعث میشود گوینده صدا تولید کند، چرا ما با توان در ارتباط هستیم. چرا به خود ولتاژ و جریان توجه نکنیم؟
ما با جریان شروع خواهیم کرد.
اگر چه در نهایت مبدلهای صوتی تبدیل میشوند، جریان الکتریکی اندازهگیری خوبی برای دستگاههای صوتی الکتریکی نیست.
علت آن این است که دستگاههای صوتی (مانند اسپیکرها و تقویتکنندهها)دارای امپدانس هستند. امپدانس الکتریکی در برابر جریان متناوب مقاومت میکند.
از آنجایی که دستگاههای مختلف دارای امپدانس های مختلفی هستند و این دستگاهها میتوانند در یک زنجیره سیگنال ترکیب شوند، جریان به ندرت برای توصیف مشخصات دستگاهها استفاده میشود.
فقط متغیرهای زیادی وجود دارند. تلاش برای در نظر گرفتن هر دستگاه متصل در یک زنجیره صوتی بیهوده خواهد بود.
در مورد ولتاژ چطور؟
در واقع، ولتاژ معمولا برای اندازهگیری سطوح سیگنال صوتی به کار میرود و به طور منظم در مشخصات دستگاه صوتی به کار میرود.
در صوت، به طرز عجیبی، ما یک ولتاژ تولید میکنیم (با ابزارهای الکترومکانیکی مانند میکروفن یا وینیل سوزن / استیلوس، یا از طریق مبدلهای دیجیتال به آنالوگ). ما از این ولتاژ برای به دست آوردن یک جریان استفاده میکنیم. این جریان توسط امپدانس دستگاههای صوتی در زنجیره سیگنال مقاومت میشود.
بنابراین، ولتاژ معمولا برای اندازهگیری قدرت سیگنال استفاده میشود. این امر در مورد سیگنالهای میکروفن و سیگنالهای خط آنالوگ صادق است، چه آنها در موارد زیر اندازهگیری شوند:
- میلیولت (mv)
- جریان (V)
- دسی بل نسبت به ۱ ولت dBV
- دسی بل نسبت به ۰.۷۷۵ ولت (dBu)
اما این واقعیت باقی میماند که قدرت به طور کلی در سطح گوینده برای تعریف “سطوح خروجی” تقویتکنندههای قدرت و “سطوح ورودی” اسپیکرها استفاده میشود.
یک دلیل آن این است که در حالی که ولتاژ سیگنال صوتی و جریان در زنجیره سیگنال بین مقادیر مثبت و منفی نوسان میکند (جریان در هر دو جهت جریان خواهد یافت)، توان همیشه مثبت است.
به این ترتیب، درک قدرت به عنوان یک ارزش، کمی آسانتر است. توجه داشته باشید که توان AC یک سیگنال صوتی، مانند ولتاژ و جریان، بین یک پیک و یک فرود نوسان میکند.
می توان آن را تا نامگذاری قدیمی به عنوان راهی برای کمک به ما در انتخاب تقویتکننده مناسب و مسابقات اسپیکر، خلاصه کرد.
به طور کلی، رتبهبندی توان مفید بوده و به ولتاژ، جریان و مقاومت (که ما اغلب با مقاومت ظاهری جایگزین میکنیم)توسط معادلات زیر مربوط میشود:
- P = I • V
- P = V2 / R
- P = I2 R
که در آن :
P = توان
I = جریان
V = ولتاژ
R = مقاوت
البته این فرمولها موضوعات سیگنالهای صوتی AC را ساده میکنند اما میتوانند به طور موثر برای درک نحوه کار قدرت الکتریکی بین یک تقویتکننده و یک گوینده مورد استفاده قرار گیرند.
اسپیکر و آمپلیفایر
اسپیکرها باید امواج صوتی را از سیگنالهای الکتریکی تولید کنند. این کار نیاز به کار زیادی دارد، و زمانی که ما در ناکارآمدی درایور کویل متحرک معمولی فاکتور را در نظر میگیریم، میبینیم که اسپیکرها به تقویتکنندهها نیاز دارند.
آمپلی فایر (تقویت کننده) برای افزایش قدرت سیگنال (ولتاژ / توان) سیگنال صوتی عمل میکنند. آنها سیگنالهای سطح خط (مورد استفاده در صوت ضبطشده، تختههای ترکیب و غیره)را به سیگنالهای سطح گوینده افزایش میدهند.
با کمک توان و بهره خارجی، امپ ها سیگنالهای سطح خط را در ورودی خود و سیگنالهای سطح خروجی گوینده را در خروجی خود دریافت خواهند کرد. ورودی به یک صفحه ترکیب، دستگاه پخش و غیره متصل میشود و خروجی به گوینده (ها)متصل میشود.
روش دیگر برای بررسی اتصال تقویتکننده – اسپیکر این است که گوینده توان را از تقویتکننده دریافت میکند.
این موضوع عموما در هنگام بحث در مورد اسپیکرهای مختلف مقاومت مطرح میشود. به عنوان مثال، یک اسپیکری ۴ Ω با استفاده از همان تقویت کننده، جریان بیشتری نسبت به یک اسپیکری ۸ Ω می کشد.
خروجیهای تقویتکننده نیز با توان ارزیابی میشوند. رتبهبندی توان خروجی آنها معمولا در یک فرکانس خاص (اغلب ۱ کیلو هرتز)به یکبار مشترک (مقاومت ظاهری اسپیکر)۴ Ω، ۸ Ω و غیره داده میشود.
لازم به ذکر است که ما نیازی به تطبیق توان خروجی دستگاه تقویتکننده با توان خروجی دستگاه بخوان و بنویس نداریم.
در واقع، یک اسپیکر با کنترل توان کم میتواند به یک تقویتکننده با خروجی بالاتر تا زمانی که amp خیلی بلند نباشد متصل شود.
به طور مشابه، یک اسپیکر با کنترل توان بالا میتواند به یک تقویتکننده با خروجی پایینتر متصل شود، تا زمانی که گوینده در تلاش برای گرفتن قدرت بیش از حد از amp نباشد (این به طور کلی تنها یک مساله با اسپیکرهای آمپدانس پایین است).
به منظور جلوگیری از گرمایش بیش از حد، حفظ توان الکتریکی بین تقویتکننده و اسپیکر در زیر یک نقطه معین است. مشخصات جابجایی قدرت
مشخصات کنترل توان یک اسپیکر، حداکثر توان الکتریکی است که قبل از اینکه شروع به تحمل آسیب کند، قادر به کنترل از یک تقویتکننده است.
دو روش اصلی وجود دارد که در آنها قدرت اضافی به یک گوینده آسیب میرساند.
این امر منجر به دو نوع مختلف جابجایی قدرت میشود:
- انتقال قدرت حرارتی
- انتقال قدرت مکانیکی
جابجایی برق گرمایی چیست؟
کنترل توان گرمایی به محدوده توانی اشاره دارد که گوینده میتواند قبل از اینکه کویل صدا شروع به سوختن و / یا ذوب شدن کند، آن را کنترل کند.
همانطور که قبلا بحث شد، سیگنال صوتی (جریان متناوب) در سیمپیچ صدا به دلیل توان الکتریکی که توسط آمپر تامین میشود، جریان مییابد.
برخی از این توان برای حرکت کویل صدا (و دیافراگم) برای تولید صدا استفاده میشود.
هرچه قدرت بیشتری به گوینده داده شود، حرارت بیشتری از بین میرود.
به طور معمول این گرما از سطح کویل صدا در حالی که در فاصله مغناطیسی به عقب و جلو نوسان میکند، تلف میشود. ما میتوانیم موتور بخوان و بنویس را به عنوان نوعی موتور هواخنک تصور کنیم.
با این حال، آستانه ای وجود دارد که در آن گوینده دیگر قادر به اتلاف گرمای کافی برای ایمن نگه داشتن کویل صدا نخواهد بود. در این نقطه، کویل صدا میسوزد و / یا ذوب میشود، و اسپیکر آسیب دائمی را تحمل میکند.
این نوع خاموشی زمانی اتفاق میافتد که از حد کنترل توان حرارتی گوینده تجاوز شود.
کویل صدای ذوبشده / سوخته رایجترین روش برای گوینده است که در آن گوینده میسوزد. بنابراین، حد رسیدگی به توان دستگاه بخوان و گو و یا نرخ وات به طور کلی به حد رسیدگی به توان حرارتی اشاره دارد.
جابجایی قدرت مکانیکی چیست؟
بنابراین بارگذاری بیش از حد یک گوینده به طور معمول باعث میشود کویل صدا به خاطر محدودیتهای حرارتی بسوزد / ذوب شود. با این حال، اسپیکرها میتوانند به صورت مکانیکی نیز بارگذاری شوند.
دو آستانه اصلی حرکت مکانیکی در یک راننده اسپیکر وجود دارد:
- حداکثر حرکت خطی
- حداکثر حرکت مکانیکی
اولی نقطهای است که در آن گوینده به صورت خطی متوقف میشود. یعنی شروع به تحریف می کند.
این حداکثر حرکت خطی به عنوان نقطهای تعریف میشود که در آن سیمپیچ صدا به اندازه کافی در خارج از شکاف مغناطیسی حرکت کردهاست که سیمپیچ دیگر چگالی شار مغناطیسی کامل موتور را تجربه نمیکند.
در این مرحله، سیگنال صوتی الکتریکی دیگر کنترل زیادی بر حرکت موتور ندارد. این امر منجر به غیر خطیهای (یا اعوجاج)در صدای تولید شده توسط گوینده میشود.
حداکثر حرکت مکانیکی از آستانه خطی به نقطهای میرسد که در آن گوینده دیگر نمیتواند حرکت کند.
این اتفاق در دل زمانی رخ میدهد که سیمپیچ به صفحه عقب ساختار مغناطیسی برخورد میکند. همچنین به صورت خارجی اتفاق میافتد وقتی که دیافراگم به سمت نقطه کشش اطراف خود حرکت میکند.
افزایش محدودیتهای مکانیکی گوینده منجر به آسیب میشود و میتواند در موارد خاصی با تامین بیش از حد توان برای گوینده ایجاد شود.
با این حال، همانطور که بحث شد، حد حرارتی بسیار بیشتر از حد معمول است.
زیردرختها در واقع تنها اسپیکرهایی هستند که ممکن است قبل از رسیدن به محدودیتهای حرارتی خود به محدودیتهای مکانیکی خود برسند. دو دلیل اصلی برای این امر وجود دارد.
اول، کویل صدای یک زیرووفر نسبتا بزرگ است و بنابراین در خنک کردن خود بهتر است.
از همه مهمتر، مقدار گردش مورد نیاز برای زیر ووفر است. برای تولید پایینترین فرکانسهای طیف شنیداری (پایین تا ۲۰ هرتز)، یک زیر ووفر باید هوای زیادی را فشار دهد.
علاوه بر داشتن یک ناحیه دیافراگم بزرگ، یک زیر ووفر باید فواصل زیادی را برای تولید فرکانسهای پایین با هر مقدار بلندی نوسان دهد. هنگامی که قدرت زیادی اعمال میشود، زیرووفر ممکن است در واقع مجبور به حرکت بیش از حد شود که در آن آسیب خواهد دید.
اندازه گیری قدرت هندلینگ: پیک، RMS، پیوسته و بیشتر
گیج کننده ترین بخش در مورد مدیریت اسپیکر این است که بدانیم مشخصات در واقع به چه چیزی اشاره دارد.
تا کنون، ما پوشش دادهایم که توان یک گوینده حداکثر قدرتی است که گوینده میتواند قبل از سوختن و یا در غیر این صورت آسیب ببیند.
با این حال، این تمام چیزی نیست که در داستان وجود دارد. ما باید افق زمانی را که نرخ کنترل قدرت برای آن درست است، درک کنیم.
آیا هر لحظه از زمان بالاتر از رتبه، گوینده ما را خاموش خواهد کرد، یا حد به مقدار ایمن قدرت اشاره دارد که میتواند برای ساعتها در یک زمان پایدار بماند؟
این جایی است که تغییرات متعدد مشخصات کنترل توان وارد عمل میشوند. آنها شامل موارد زیر میشوند:
- اوج
- RMS
- میانگین
- مداوم
- برنامه
- اسمی
از میان تمام این ویژگیها، مقدار اوج چیزی است که هرگز نباید از آن تجاوز کرد.
با این حال، با سایر مقادیر، ممکن است به صورت دورهای از آستانه عبور کنیم بدون اینکه باعث آسیب گوینده شویم. پیکهای یک سیگنال صوتی پویا ممکن است به خوبی به اسپیکرها نیرو ارسال کنند.
تا زمانی که ما، به طور متوسط، زیر نقطه “غیر اوج” بمانیم، اسپیکری ما باید ایمن بماند.
به یاد داشته باشید که جابجایی توان بیشتر در مورد اتلاف گرما است. ما میتوانیم گرما را برای مدت کوتاهی خاموش کنیم، تا زمانی که گرما را به سطح معینی از زمان برگردانیم و اجازه دهیم کویل صدا خنک شود.
متاسفانه، تغییرات کمی در مشخصات کنترل توان اسپیکر وجود دارد که باعث سردرگمی میشود. تولیدکنندگان مختلف از اصطلاحات مختلفی استفاده میکنند و حتی بدتر از آن، برخی تعاریف متفاوتی برای اصطلاحات مشابه دارند.
همیشه بهترین کار این است که بفهمید تولید کننده چگونه با مشخصات کنترل قدرت اسپیکرهای خود سر و کار پیدا میکند تا دقیقا بدانید وقتی صحبت از کنترل قدرت میشود چه چیزی را میخوانید.
این را میگویند، بیایید سعی کنیم همه چیز را درک کنیم.
در توضیحات زیر، من از یک اسپیکر نظری با مشخصات زیر استفاده خواهم کرد:
- آمپدانس اسمی: ۸ Ω
- کنترل توان اوج: ۱۰۰۰ وات
با این مثال نظری، ما به بررسی تغییرات در نرخهای مختلف کنترل توان خواهیم پرداخت.
جابجایی توان پیک
کنترل توان اوج اشاره به حداکثر قدرتی دارد که گوینده میتواند برای هر لحظه در زمان کنترل کند. اگر در هر نقطه، گوینده بیش از توان اوج توان را به خود اختصاص دهد، گوینده متحمل آسیب خواهد شد.
قدرت پیک اغلب روش ارجح برای بازاریابان است زیرا بالاترین رتبه وات را میدهد. اعداد بزرگتر معمولا برای مصرفکننده بهتر به نظر میرسند.
در مورد اسپیکری مثال، کنترل توان به صورت ۱۰۰۰ وات فهرست شدهاست.
با استفاده از معادله توان P = V2 / R و امپدانس اسمی، پیک ولتاژ مدار را به صورت ۸۹.۴۴ ولت پیک مییابیم.
جابجایی قدرت موثر
کنترل توان RMS در واقع یک اصطلاح اشتباه است اگرچه معمولا در صفحات مشخصات اسپیکرها استفاده میشود.
برای درک این تغییر در مشخصات کنترل توان، ابتدا باید بفهمیم RMS چیست.
RMS (ریشه میانگین مربعات)از لحاظ فنی اندازهگیری ریشه مربع میانگین مربعات (میانگین حسابی مربعات مجموعهای از اعداد)است.
جریان متناوب (و ولتاژ)در هر دو جهت حرکت میکنند، و بنابراین هم مقادیر مثبت و هم مقادیر منفی دارند. این امر به راحتی در یک موج سینوسی دیده میشود. بخش ولتاژ نمودار بالا را در اینجا بالا ببرید:
دامنه متوسط (در ولت)موج سینوسی بالا در واقع ۰ ولت است، زیرا سیگنال در حالت مثبت، زمان و دامنه برابر با حالت منفی صرف میکند.
در عین حال، این سیگنالها هنوز هم نتایج را تولید میکنند و اسپیکرها را به حرکت در میآورند.
ترفند محاسبه میانگین دامنه مطلق موج سینوسی به جای دامنه واقعی است.
این جایی است که RMS در دسترس است.
نگاهی به محاسبات ولتاژ ریشه میانگین مربع از زمانی که در حال حاضر در حال بحث در مورد ولتاژ هستیم.
برای شکل موجهای پیچیده، محاسبه RMS به صورت زیر است:
Vrms = √ ۱ / (T۲ – T۱) ∫T1T۲ [f(t)]۲ dt
برای امواج سینوسی ساده (که دارای یک فرکانس واحد بوده و معمولا در محاسبات مشخصات اسپیکر استفاده میشوند)، معادله RMS را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
Vrms = Vpeak sin(2πft) = Vpeak / √۲ ≈ ۰.۷۰۷ Vpeak
با استفاده از پیک ۸۹.۴۴ از ۱۰۰۰ وات از اسپیکری ۸ اهم خود (با فرض موج سینوسی)، میتوانیم محاسبه کنیم که VRMS برابر با ۶۳.۲۴ VRMS است.
ولتاژ اوج و ولتاژ RMS در نمودار زیر نشانداده شدهاند:
به عنوان یک کنار، مقدار RMS یک ولتاژ DC به سادگی دامنه خود ولتاژ DC است. البته سیگنالهای صوتی ذاتا AC هستند اما این ممکن است به ما کمک کند که درک کنیم.
قدرت، که میدانیم همیشه مثبت است، مقدار ریشه متوسط مربع ندارد. در عوض، ما در واقع میتوانیم دامنه میانگین توان را به جای تکیهبر فرمولهای ریشه میانگین مربعات محاسبه کنیم.
بنابراین، قدرت RMS (Prms)به چه معناست؟
خوب، این باید به این معنی باشد که حد متوسط کنترل توان با توجه به حداکثر ولتاژی که اسپیکر میتواند تحمل کند، محدود میشود. به این ترتیب:
P“rms” = Pavg = Vrms۲ / R
در مورد اسپیکری مثال ما، نرخ توان متوسط برابر با ۶۳.۲۴ Vrms2 تقسیمبر ۸ Ω (امپدانس اسمی)میباشد.
این امر با فرض یک سیگنال موج سینوسی کامل، به ما توان متوسط ۵۰۰ وات را میدهد.
اگر ما فقط به نمودار توان اوج نگاه کنیم به راحتی می توان آن را تصور کرد:
با توجه به گراف بالا به راحتی می توان توان توان متوسط را تصور کرد. با این حال، برای کمک به تحکیم دانش ما، لتز به طور خلاصه قدرت و ولتاژ را از نظر توان و مقادیر توان ریشه مورد بحث قرار میدهد. منظور من از این چیست؟
- کمیتهای توان، کمیتهایی هستند که مستقیما متناسب با توان هستند.
- مقادیر توان – ریشه (گاهی اوقات به عنوان مقادیر میدان اشاره میشود)کمیتهایی هستند که وقتی به توان در سیستمهای خطی نسبت داده میشوند.
توان الکتریکی و توان / شدت صوتی مقادیر توان هستند، در حالی که سطح ولتاژ، جریان و فشار صدا (SPL)مقادیر توان – ریشه هستند.
این امر به توضیح معادلات P = V2 / Rو P = I2 • R کمک میکند.
همچنین به ما کمک میکند تا توضیح دهیم (اگر بیش از حد ساده کنیم و شرکتها را به طور متوسط به یک چیز تبدیل کنیم)چرا توان متوسط “شرکتها” برابر با ۲ / ۱ پیک است در حالی که ولتاژ متوسط “شرکتها” برابر با پیک است.
اگر 1/2 P و را به معادله P = V2 / Rوصل کنیم، همه چیز عملی خواهد شد.
متاسفانه، کنترل توان RMS به معنای مقدار نیروی مداومی است که گوینده میتواند تحمل کند. این از لحاظ فنی نادرست است اگرچه گاهی اوقات حد مناسبی برای اسپیکرها است.
توان “RMS”، که برابر نیمی از توان اوج است، به سادگی یک محاسبه براساس ریاضیات است تا یک رتبهبندی واقعی براساس تست گوینده.
با این حال، برخی از تولید کنندگان، “توان RMS” را به عنوان حد توان پیوسته که گوینده میتواند از عهده آن برآید، فهرست میکنند.
متوسط جابجایی قدرت
همانطور که بحث کردیم، توان متوسط برابر با توان مربع ولتاژ RMS تقسیمبر مقاومت (یا امپدانس در فرکانس دادهشده) اسپیکر میباشد.
همچنین برابر با زمان جریان RMS ولتاژ RMS (P = I * V)میباشد.
Pavg = Irms • Vrms
Pavg = Vrms۲ / R
با این حال، کنترل توان به ندرت به صورت “متوسط” داده میشود، بلکه به عنوان مقدار RMS تا حدودی گیجکننده داده میشود.
جابجایی پیوسته قدرت
مدیریت توان پیوسته (که اغلب “توان RMS” نادقیق نامیده میشود)، ابزاری است که یک گوینده میتواند به راحتی برای یک دوره طولانی از زمان، آن را مدیریت کند.
برای رسیدن به این مقدار، تولید کنندگان در واقع میتوانند با اجرای صدای صورتی در اسپیکرها به مدت چند ساعت، محدودیتهای اسپیکرها را آزمایش کنند.
تستهای مختلفی را می توان انجام داد، آزمایش سطح قدرتی که در طول زمان موجب سوختن کویل صدا میشود.
روشهای تستی که ذکر کردم مبهم هستند، و در نهایت به تولید کننده بستگی دارد که روش تست را برای ما تعیین کند تا درک کنیم که آنها چگونه مشخصات کنترل قدرت پیوسته را نتیجه میگیرند.
در بسیاری از موارد، نویز صورتی استفادهشده در آزمایش دارای ضریب تاج بین ۲ تا ۲ / ۸۲۸ خواهد بود (۸). به عبارت دیگر، مقدار RMS سیگنال نویز صورتی بین ۰.۵ تا ۰.۳۵۳۶ از پیک خواهد بود.
برای درک این تفاوت، به علفهای هرز در مورد ضریب تاج و دسیبل مراجعه کنید.
همانطور که اشاره شد، نویز صورتی میتواند عوامل تاج مختلفی داشته باشد، اما ضریب تاج در آزمایش معمولا ۲ است.
ضریب تاج یک پارامتر شکل موج است که نسبت مقادیر پیک به مقدار موثر RMS را توصیف میکند. به عبارت دیگر، ضریب تاج نشان میدهد که پیکها در شکل موج چقدر شدید هستند.
ضریب تاج ۱ هیچ پیکای، مانند جریان مستقیم یا موج مربعی را نشان نمیدهد. ضرایب بالای تاج، پیکها را نشان میدهند و برای سیگنالهای صوتی که دارند، متداول هستند.
بنابراین، یک سیگنال نویز صورتی با ضریب تاج ۲ دارای ولتاژ ۲ / ۱ (۰.۵)برابر مقدار اوج خود خواهد بود.
یک سیگنال نویز صورتی با ضریب تاج ۸ دارای ولتاژ ۱ / ۸ (~ ۰.۳۵۴)برابر مقدار پیک آن است.
به عنوان مثال، موج سینوسی دارای ضریب تاج ۲ (~ ۱.۴۱۴)و ولتاژ ۲ / ۱ (~ ۰.۷۰۷)برابر مقدار پیک خود میباشد.
ضریب تاج نیز میتواند به عنوان نسبت توان پیک به میانگین (PAPR)بیان شود. PAPR به صورت مربع دامنه اوج (با دادن توان اوج)تقسیمبر مربع مقدار RMS (با دادن توان میانگین)ارائه شدهاست.
PAPR به سادگی مربع ضریب تاج است. با این حال، به طور معمول در دسیبل (دسیبل)بیان میشود.
هنگامی که در دسیبل اندازهگیری شد، ضریب تاج (C)و نسبت قدرت به میانگین (PAPR)به دلیل اینکه قدرت یک کمیت قدرت است و ولتاژ یک کمیت قدرت ریشه است برابر هستند. در مرجع، معادلات زیر آورده شدهاند:
C = |Vpeak| / Vrms
CdB = 20 log۱۰ (|Vpeak| / Vrms)
PAPR = |Vpeak|۲ / Vrms۲
PAPRdB = 10 log۱۰ (|Vpeak|۲ / Vrms۲) = CdB
دستهبندی اعداد به ما موارد زیر را میدهد:
- PAPR موج سینوسی (ضریب تاج ۱.۴۱۴) = ۳ دسی بل
- PAPR نویز صورتی (ضریب تاج ۲) = ۶ دسی بل
یا به عبارت دیگر:
- پیکهای موج سینوسی ۳ دسیبل بالاتر از مقدار RMS موج سینوسی خواهد بود.
- پیکهای نویز صورتی ۶ دسیبل بالاتر از مقدار نویز صورتی خواهد بود.
همانطور که مشاهده میشود، گوینده نسبت به امواج سینوسی ساده در سطح یکسان، زمان بیشتری برای تولید صدای صورتی خواهد داشت (آنها گرمای کمتری تولید خواهند کرد).
به طور کلی، رتبهبندی مقدار نیروی برق بر حسب وات پیوسته اغلب در حدود ۲۵ % از کنترل اوج توان خواهد بود.
علت آن این است که اگر نویز صورتی یک PAPR از ۶ دسیبل را نتیجه دهد، به این معنی است که ۶ دسیبل از قدرت (یک چهار برابر توان)برای رسیدن به سطح اوج واقعی لازم است.
ویژگیهای کنترل توان پیوسته مفیدترین است زیرا به ما حس توان متوسطی میدهد که میتوانیم با خیال راحت برای اسپیکرها در دورههای زمانی طولانی تامین کنیم.
بنابراین برای اسپیکری تئوری ۱۰۰۰ وات ۸ اهم ما، کنترل توان پیوسته در حدود ۲۵۰ وات خواهد بود.
جابجایی قدرت برنامه
مشخصات کنترل توان برنامه را می توان به عنوان ارزشی برای توان خروجی توصیهشده تقویتکننده توان دستگاه بخوان و گو در نظر گرفت.
رتبهبندی برنامه / موسیقی تقریبا همیشه دو برابر رتبهبندی مستمر است. این یک رتبه بالاتر است زیرا موسیقی پیکها و نقاط اوج بسیاری دارد و به عنوان یک سیگنال پیوسته مورد سو استفاده قرار نمیگیرد.
هر دو برابر شدن توان منجر به افزایش ۳ دسیبل میشود (و هر نصف شدن توان منجر به کاهش ۳ دسیبل میشود).
بنابراین درجهبندی کنترل توان پیوسته (اندازهگیری شده با نویز صورتی که معمولا دارای ضریب تاج ۲ است)ما را (معمولا)یک ۶ دسیبل سالم زیر پیک قرار میدهد. این به این معنی است که توان در حدود یک چهارم توان پیک است، بنابراین ما ۶ دسیبل از سقف با تقویتکننده داریم.
به طور معمول پیشنهاد میشود که یک تقویتکننده قادر به حفظ توان پیوسته دستگاه بخوان و بنویس باشد. با این حال، داشتن یک آمپر که بتواند پیکها را به درستی در سیگنال صوتی تولید کند نیز مهم است.
یک تقویتکننده با نرخ کنترل توان پیوسته اسپیکرها میتواند به طور ایمن اسپیکرها را هدایت کند و به طور معمول پیکها در صدا را بدون تحریف کنترل خواهد کرد.
به همین دلیل، مشخصات برنامه اغلب دو برابر (یا تقریبا دو برابر)نرخ توان پیوسته است. باز هم، همه اینها به این بستگی دارد که چگونه تولید کننده برای کنترل قدرت پیوسته تست میکند و چقدر در مورد توصیه یک تقویتکننده مطمئن هستند.
به یاد داشته باشید که نرخ توان برنامه / موسیقی کمتر در مورد محدودیتهای اسپیکرها و بیشتر در مورد کمک به کاربر برای انتخاب یک تقویتکننده مناسب است.
برای کسب اطلاعات:
- اسپیکری که معمولا از طریق میکروفون و اسپیکرهای PA تقویت میشود، دارای ضریب تاج نوعی و PAPR حدود ۱۲ دسیبل است.
- موسیقی اغلب دارای ضریب تاج و PAPR حدود ۱۸ دسیبل و حتی بیشتر برای موسیقی پویا است.
بنابراین برای اسپیکری تئوری ۱۰۰۰ وات ۸ اهم ما، کنترل توان پیوسته در حدود ۲۵۰ وات خواهد بود، و کنترل توان برنامه در حدود ۵۰۰ وات خواهد بود.
مدیریت قدرت اسمی
متاسفانه، در مورد مدیریت قدرت اسمی نیز سردرگمی زیادی وجود دارد. اگر یک تولید کننده از این تغییر کنترل توان بر روی برگه خود استفاده میکند، لطفا با تولید کننده در مورد معنای آنها مشورت کنید.
در برخی موارد، این امر به سادگی به معنای کنترل پیوسته قدرت است. در موارد دیگر، این معیار به عنوان نیمی از رتبهبندی پیوسته تعریف میشود.
و حتی تعاریف بیشتری را می توان یافت، از جمله موارد زیر:
- این حداکثر جابجایی توان اسپیکر است که در امپدانس اسمی آن محاسبه شدهاست.
- این حداکثر توان الکتریکی نظری است که اگر اسپیکرها در واقع مقاومت ظاهری خود را نشان میدادند، از یک تقویتکننده به اسپیکرها منتقل میشد. توان الکتریکی واقعی ممکن است از حدود دو برابر توان نامی به کمتر از یک دهم تغییر کند.
تمام این موارد باید یکبار دیگر بیان شوند که بهترین کار این است که بدانیم چگونه تولید کننده برای کنترل قدرت تست میکند تا مشخصات را به درستی درک کند. جای تاسف است، اما کنترل توان در واقع یک ویژگی ضعیف برای استفاده در هنگام مقایسه گویندهها و / یا تطبیق یک تقویتکننده با یک گویشور است.
آیا اسپیکرها با نرخهای بالاتر وزن کم تری دارند؟
هنگامی که ما یک نرخ قدرت بزرگ را بر روی یک گوینده میبینیم، به طور کلی فرض میکنیم که گوینده بلند خواهد بود اما آیا نرخ کنترل قدرت بالاتر در واقع نشاندهنده یک اسپیکری بلندتر است؟
خب، همانطور که در بخش قبل اشاره کردیم، به این بستگی دارد که چه تغییراتی در مشخصات کنترل توان داریم.
ما میتوانیم با خیال راحت فرض کنیم که در غیر این صورت، یک اسپیکری پیوسته ۲۵۰ وات بلندتر از یک اسپیکری با پیک ۲۵۰ وات خواهد بود.
اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که بر بلندی گوینده تاثیر میگذارند.
قبل از اینکه شروع کنیم، میخواهم اشاره کنم که بلندی یک پدیده آکوستیک و سایکوآکوستیک است، بر خلاف عوامل الکتریکی که تا به حال در مورد آنها بحث کردهایم.
دو نفر ممکن است دقیقا همان صدا را به شیوهای متفاوت، بسته به نمای روانی (شنوایی)و آکوستیک فضای اطراف خود، تجربه کنند.
همچنین درست است که در حالی که توان الکتریکی و صوتی مقادیر توان و ولتاژ، جریان و تراز فشار صوت مقادیر توان ریشه هستند، بلندی درک شده به شدت روانی است.
گفته میشود که دسیبل هنوز هم میتواند برای تقریب “بلندی” در مقابل قدرت و سطح فشار صدا به کار رود:
شاید این کمی خارج از مسیر باشد، اما یک سوال عادلانه تر میتواند این باشد که: آیا اسپیکرهای با رتبه کنترل توان بالاتر، قدرت صوتی بیشتری نسبت به اسپیکرهای با رتبه کنترل توان پایینتر تولید میکنند؟
پاسخ به این سوال، که مربوط به بلندی است، “لزوما” نیست.
اجازه دهید توضیح دهم.
شاید دلیل واضحتر این باشد که قدرت صوتی اسپیکرها به خروجی قدرت اسپیکرها بستگی دارد.
به عنوان مثال، اگر یک تقویتکننده ۱۰۰ وات توان را به یک اسپیکری ۱۰۰۰ وات برتری دهد و یک آمپلی فایر دیگر ۵۰۰ وات توان را به یک اسپیکری ۸۰۰ وات برتری دهد، در غیر این صورت با هم برابر خواهند بود، اسپیکری ۸۰۰ وات بلندتر خواهد بود.
این ممکن است واضح به نظر برسد، اما شایانذکر است.
یکی دیگر از عوامل کلیدی در تعیین خروجی توان صوتی یک گوینده، میزان حساسیت و به وسیله ارتباط، میزان کارایی است.
درجهبندی حساسیت گوینده سطح فشار صوت یک گوینده را در فاصله یک متری (روی محور)اندازهگیری میکند، زمانی که گوینده ۱ وات از توان را به خود اختصاص میدهد.
بازده، نسبت توان خروجی آکوستیک یک گوینده به توان الکتریکی کشیدهشده توسط گوینده است.
اجازه با مثالهای ما از یک اسپیکری ۸۰۰ وات و ۱۰۰۰ وات ادامه مییابد.
لتیس میگوید که اسپیکری ۱۰۰۰ وات دارای رتبهبندی حساسیت ۸۴ دسیبل SPL @ ۱ W / ۱ m است و اسپیکری ۸۰۰ وات دارای رتبهبندی حساسیت ۹۰ دسیبل SPL @ ۱ W / ۱ m است.
بنابراین، در هر توان دادهشده (در محدوده هر اسپیکری)، اسپیکری ۸۰۰ وات فشار صدای ۶ دسیبل بیشتر در ۱ متر (و هر فاصله برای آن ماده)نسبت به اسپیکری ۱۰۰۰ وات تولید خواهد کرد.
برای اسپیکری ۸۴ دسیبل SPL @ ۱ W / ۱ m برای تولید SPL مشابه با اسپیکری ۹۰ دسیبل SPL @ ۱ W / ۱ m به ۶ دسیبل بهره اضافی نیاز است.
این افزایش بهره ۶ دسیبل یک افزایش ۴ برابری در قدرت تقویتکننده است.
بنابراین، رتبهبندیهای کنترل توان باید با حداکثر قدرتی که گوینده میتواند کنترل کند انجام شود اما لزوما به این معنی نیست که گوینده بلندتر خواهد بود.
گفته میشود، یک اسپیکری ۱۰۰۰ وات، زمانی که با یک تقویتکننده مناسب که روشن میشود، جفت شود، قطعا بلندتر از یک اسپیکری ۱۰۰ وات با یک آمپلی فایر مناسب که روشن میشود، به نظر خواهد رسید. اسپیکری با کنترل توان کمتر تنها نمیتواند بدون روشن نگه داشتن ادامه دهد.
در نهایت، حداکثر رتبهبندیهای SPL و حساسیت برای بلندی گوینده نسبت به رتبهبندیهای جابجایی قدرت، سودمندتر هستند.
مهندسی یا بازاریابی؟
اغلب اوقات ما بالاترین نرخ کنترل توان را بر روی اسپیکرها خواهیم دید. اگر چه این تنوع مطلق است اما در واقع به ما این همه چیز را نمیگوید.
همان طور که بحث شد، درجهبندی پیوسته و حتی رتبهبندی برنامه، جنبههای مدیریت توان مفیدتری برای استفاده هستند.
با این حال، بزرگتر بهتر است، بنابراین بازاریابان اغلب از کنترل اوج توان برای تبدیل گوینده به یک انتخاب بهتر استفاده میکنند.
البته، رتبهبندی اوج قدرت مهم است تا بدانید که گوینده را در شرایط دشوار ایمن نگه دارید. با این حال، قابل بحث است که این ویژگی بیشتر یک نقطه فروش است تا یک بخش مفید از اطلاعات برای کاربر، به خصوص زمانی که نرخ اوج توان تنها نرخ وات داده شدهاست.
اسپیکرها فعال و منفعل
اگرچه اسپیکرهای فعال گاهی نرخ کنترل توان دارند، اما معمولا یک ویژگی غیر فعال اسپیکرها است.
دلیل آن این است که اسپیکرهای غیرفعال نیاز به تقویتکنندههای خارجی دارند تا آنها را به درستی هدایت کنند. ما میتوانیم اسپیکرها و تقویتکنندهها را “ترکیب و تطبیق” کنیم، بنابراین دانستن محدودیتهای کنترل توان اسپیکرها (و تقویتکننده)هنگام اتخاذ تصمیم تطبیق یک آمپلی فایر مهم است.
تقویتکنندههای فعال با تقویتکنندههای داخلی طراحی شدهاند و بنابراین در حالی که رانندگان آنها قطعا دارای محدودیتهای کنترل قدرت هستند، امپها و رانندگان برای کار با یکدیگر ساخته شدهاند. بنابراین، نرخ کنترل توان نگرانی کمتری نسبت به کاربر دارد.
برای جبران، بله، اسپیکرهای فعال (و قدرت دار)دارای محدودیتهای کنترل توان هستند، اما مشخصات کنترل توان به طور کلی برای اسپیکرهای غیرفعال که به یک تقویتکننده جداگانه نیاز دارند، مفیدتر است.
گاهی اوقات ما مشخصات کنترل اوج توان را برای یک تقویتکننده فعال به عنوان مشخصات بازاریابی خواهیم دید.
آیا وات مهم است؟ رتبهبندی خوب کنترل قدرت چیست؟
در حالی که وات مطمئنا مهم است، زیاد مهم نیست مگر اینکه بخواهیم اسپیکرها را با آمپلی فایرهای سنگین هدایت کنیم.
همان طور که بحث کردیم، مشخصات سودمندتر شامل حداکثر SPL، حساسیت و کارایی است.
دو اسپیکری با همان نرخ وات (کنترل توان)میتوانند دارای حساسیت و کارایی متفاوتی باشند. اسپیکری با حساسیت و کارایی بالاتر صدای بیشتری را در یک وات تولید خواهد کرد.
از آنجا که هر دو اسپیکرها کنترل قدرت یکسانی دارند، اسپیکری با حساسیت بالاتر نیز قادر به حداکثر SPL بالاتری خواهد بود.
رتبه کنترل قدرت “خوب” به عادات گوش دادن شما بستگی دارد و به حساسیت فروشنده و موقعیت گوش دادن مورد نظر بستگی دارد.
به یاد داشته باشید که ایمنی گوش دادن برای سلامت شنوایی ما حیاتی است. در اینجا جدولی ارائه میشود که نشاندهنده سطوح گوش دادن ایمن است که توسط NIH (موسسه ملی ایمنی و سلامت شغلی)و OSHA (اداره ایمنی و سلامت شغلی)توصیه شدهاست:
بنابراین، ما یک گوینده میخواهیم که بتواند یک SPL ۹۰ دسیبل ایمن را فراهم کند (با توجه به OSHA، ما میتوانیم به مدت ۸ ساعت به طور ایمن به ۹۰ دسیبل گوش دهیم).
- ما میخواهیم در فاصله ۱ متری به گوینده گوش دهیم. یک اسپیکری با حساسیت ۹۰ دسیبل SPL @ ۱ W / ۱ m تنها به یک وات توان نیاز دارد تا این اتفاق بیفتد بنابراین هر درجهبندی کنترل توان پیوسته بالاتر از ۱ W کافی خواهد بود.
- اسپیکری با حساسیت ۸۴ دسیبل SPL @ ۱ W / ۱ m برای ایجاد ۴ وات توان نیاز به ۶ دسیبل + بهره دارد تا این اتفاق بیفتد بنابراین هر گونه کنترل مستمر توان بالاتر از ۴ W کافی خواهد بود.
عملا هر اسپیکر دارای قدرت بالای ۴ وات است.
اما حالا، چه میشود اگر ما یک SPL 102 دسیبل را در فاصله ۸ متری گوینده میخواستیم (لته میگوید ما در یک کنسرت بسیار بلند هستیم).
اکنون ما به طور کلی از چندین گوینده برای دستیابی به این SPL به جای تکیهبر یک گوینده واحد استفاده میکنیم. لتیس میگوید ما از ۴ گوینده یکسان استفاده میکنیم. این به این معنی است که ۴ برابر خروجی توان صوتی (۶ دسیبل +)وجود خواهد داشت، بنابراین هر گوینده میتواند ۶ دسیبل را برای رسیدن به نتیجه یکسان پایین بیاورد.
ما باید یک قطره ۶ دسیبل برای هر دو برابر شدن فاصله در نظر بگیریم. بنابراین ۱۰۲ دسیبل در ۸ متر ۱۲۰ دسیبل در ۱ متر خواهد بود (این به محاسبات که شامل حساسیت هستند کمک میکند).
بنابراین، هر گوینده باید ۱۲۰ – ۶ = ۱۱۲ دسیبل در فاصله ۱ متری تولید کند.
یک گوینده با حساسیت ۹۰ دسیبل SPL @ ۱ W / ۱ m به ۲۲ دسیبل بهره نیاز دارد. این بدان معنی است که هر اسپیکر برای رسیدن به این سطح به ۱۵۹ وات از توان متوسط (اوج توان ۳۱۷ وات)نیاز دارد. هر اسپیکر با کنترل توان بالاتر از این مقادیر کار خواهد کرد (با فرض یک تقویتکننده مناسب).
یک گوینده با حساسیت ۸۴ دسیبل SPL @ ۱ W / ۱ m به ۲۸ دسیبل بهره نیاز دارد. این بدان معنی است که هر گوینده به ۶۳۱ وات توان متوسط نیاز دارد (توان اوج ۱۲۶۲). این مقادیر به طور باورنکردنی بالا هستند، و بعید است که شما یک اسپیکر با این مشخصات که برای هدف صدای زنده طراحی شدهاند، پیدا کنید. این فقط یک مثال است.
باز هم، این ها نمونههای نظری برای کمک به نشان دادن انواع کاربردهای گوینده و آنچه که یک کنترل قدرت “خوب” ذهنی در یک گوینده را تشکیل میدهد، هستند.
رتبهبندی حداقل قدرت اسپیکر
اگر یک گوینده به مقدار زیادی توان نیاز داشته باشد، ممکن است با کمترین میزان توان به دست آید.
همان طور که از نامش پیداست، این ویژگی به حداقل سطح توان مورد نیاز برای هدایت گوینده برای تولید هر گونه نویز اشاره دارد.
بنابراین، تقویتکننده باید قادر به ارائه قدرت بیشتر نسبت به حداقل نرخ برای کار با گوینده باشد. این سناریو نادر است مگر اینکه اسپیکرهای بزرگ و تقویتکنندههای ضعیف داشته باشیم.
تنظیم قدرت تقویتکننده
دالها همچنین دارای رتبه قدرت هستند که مربوط به خروجیهای آنها است.
به طور کلی، این رتبهبندیها شامل اطلاعات زیر هستند:
تغییرات اندازهگیری: مانند کنترل توان اسپیکر، رتبهبندی توان تقویتکننده را می توان به صورت پیک / PMPO، RMS / mean و دیگران اندازهگیری / محاسبه کرد.
وات به ازای هر کانال: چه تعداد وات را می توان با / کشیده از هر کانال تقویتکننده تولید کرد (هر کانال یک سیگنال صوتی را به یک گوینده یا به چندین اسپیکری متصل به صورت سری یا موازی ارسال میکند).
حداکثر توان خروجی در امپدانس: اسپیکرهای مختلف امپدانس های بار مختلفی را به تقویتکننده نشان میدهند. اسپیکر به طور کلی قدرت بیشتری برای کاهش امپدانس بار فراهم خواهد کرد.
فرکانسهای محدوده فرکانسی: به طور کلی، رتبهبندی توان خاص در فرکانسهای آزمون واحد یا در محدوده فرکانسی مشخص اندازهگیری خواهد شد.
اعوجاج: نقطهای که در آن تقویتکننده شروع به تحریف میکند (معمولا به عنوان یک مقدار درصدی از اعوجاج هارمونیکی کل اندازهگیری میشود).
پرسشهای مرتبط
آیا رتبه بندی توان تقویتکننده و گوینده بر کیفیت صدا تاثیر میگذارد؟ در غیر این صورت، تفاوت در کنترل توان یا محدودیتهای توان خروجی باعث تفاوت در کیفیت صدا نخواهد شد مگر اینکه، البته، این محدودیتها فراتر از محدوده اعوجاج باشند.
کدام کلاس تقویتکننده بهترین است؟ هر کلاس تقویتکننده مزایا و معایب خاص خود را دارد و عبارت “بهترین” ذهنی است. با این حال، به طور غیر واقعی:
کلاس A / B دارای بهترین نسبت هزینه به عملکرد است.
کلاس D کارآمدترین (خنکترین)است.
کلاس A خالص ترین صدا را دارد.